کارگاهی برای شروع

داستان تولد یک ایده

برای بار هزارم روبه‌رویم نشسته بود و در مورد سبک زندگیِ خودش توضیح می‌داد. از اینکه در طول روز یک گالن آب می‌خورد و شب‌ها دو ساعت ورزش می‌کند، می‌گفت. سحر از خواب بیدار می‌شود و پس از آن تا ساعت ۱۱ ظهر می‌خوابد. و بعد از بیداری مقداری مطالعه می‌کند. توصیه اکید دارد که حتما میزان لازم آب را بنوشید و در کنار تمام وعده‌های غذایی خود سیر بخورید. بوی بد سیر ارزش اثرات مثبتی را که روی جوانی‌تان خواهد گذاشت، دارد. می‌گوید دوستانِ من عادت کرده‌اند و مشکلی با این بو ندارند. در نهایت نتیجه می‌گیرد که شما به حرف من گوش نمی‌دهید و نتیجه هم نخواهید گرفت…

در تمام عمرم این توصیه‌ها را با همین شدت و کیفیت از او شنیده بودم. و هربار او زندگی خودش را به عنوان ملاکی برای زندگی طراز مثال می‌زد. از اینکه تا سن ۶۷ سالگی فشار خون و مشکل قلبی نداشت، موهایش کاملا سفید نشده بود و عضلات بدنش کاملا محکم و سفت بودند، چنین نتیجه‌ای را می‌گرفت. این بار با خودم فکر می‌کردم چطور ممکنست کسی تمام عمرش از یک سبک زندگی پیروی کند و هرگز حتی از خود نپرسد که آیا می‌شود راه دیگری را هم آزمود؟

 

*****

چه چیزی ما را متمایز می‌سازد؟

او هرگز راه‌های ناشناخته را نیازموده بود. مثلا کمتر پیش می‌آمد برای مدتی طولانی از خانه خارج شود. هرگز از حاشیه امن خود بیرون نیامده بود و امتحان چیزهای جدید را ضروری نمی‌دانست. لذا بدون توجه به شرایط متفاوتِ بقیه توصیه‌ها را پشت سرهم ردیف می‌کرد و توجهی به توجیهات آنها نداشت.

به نظر شما چرا برخی نمی‌توانند دو روز خود را یکسان سر کنند ولی برخی دیگر ۶۰ سال از عمرشان را در تبعیت از اصول اولیه خویش به سر می‌برند؟ چرا کسی می‌تواند بدون توجه به حرف دیگران به شیوه‌ای که صلاح می‌داند زندگی کند و برای کسی دیگر حرف مردم در حکم نبض ضربان حیاتش است و اگر لطمه‌ای به آبرویش وارد شود، مرگ را به زندگی ترجیح می‌دهد؟

عوامل زیادی چون محیط، تربیت، فرهنگ و … در ذهن می‌آیند. اما هراتفاقی تاثیر متفاوتی برروی افراد مختلف دارد. کسی در برابر ظلم به ظالم بدل می‌شود و دیگری مصمم می‌شود تا راه درست را به دیگران نشان دهد. حتی گاهی ممکنست فرزندان یک پدر و مادر از زمین تا آسمان باهم فرق داشته‌باشند.

 

یک جرقه!

وقتی پای توصیه‌های تکراری نشستم، ایده تشکیل این کارگاه به ذهنم رسید. کارگاهی که در آن عوامل موثر بر شکل‌گیری خصلت‌ها را بررسی می‌کنیم. در این کارگاه تنها عنصری که بررسی می‌شود، شخصیت‌پردازی در داستان است. تأمل در رفتارهای افراد سبب می‌شود بتوانیم در شکل‌گیری خصیصه‌های آنها دقیق و عمیق بشویم و ریشه واکنش‌های آنها را بفهمیم.

به عنوان مثال کسی در برابر پیدا کردن یک میلیون تومان پول وسوسه می‌شود و دیگری این پول را قابلِ دزدیدن نمی‌داند و شاید کسی دیگر از خدا بترسد و بر اساس سخنِ وجدان خودش آن را به صاحبش برمی‌گرداند.

هریک  از این سه واکنش بر اساس سلسله انتخاب‌هایی شکل گرفته که فرد در طول زندگی خود داشته است. پس وقتی از عاملی به نام «انگیزه» سخن می‌گوییم منظورمان غریزه‌ای آنی و میلی که در لحظه پیش می‌آید نیست. بلکه باید بررسی کنیم و ریشه‌های تربیتی و عوامل شکل‌گیریِ شخصیت هریک از این سه نفر را بیابیم تا بفهمیم سبب اتخاذ چنین تصمیمی چیست.

 

الگوهای شخصیتی انیاگرام

برای تسهیل در شناخت این شخصیت‌ها الگوهای شخصیتی انیاگرام نیز در این کارگاه مورد بررسی قرار می‌گیرند. پس بعد از ثبت و توصیف رفتارهای اطرافیان، آنها را بر یکی از الگوهای ۹گانه تطبیق می‌دهید. این کار برای پیش‌بینی واکنش‌های آنها به ما کمک می‌کند. همچنین می‌توانیم با تلفیق این الگوها افرادی پیچیده‌ و غیرقابل پیش‌بینی‌ داشته باشیم. طوری که مخاطب در عین شناخت شخصیت داستان، از رفتارهای او غافلگیر بشود. در نتیجه هم موفق به ایجاد تعلیق مورد نیاز در داستان شده‌ایم و هم از منطق مورد انتظار فراتر نرفته‌ایم. ممکنست در ابتدای امر این کار سخت به نظر برسد. اما چنانچه در کارگاه با ما همراه باشید و گام به گام با نقشه مسیر پیش بروید، در نهایت با فرمول ساخت چنین شخصیت‌هایی آشنا خواهید بود.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *