فیلم تراکتوری ابراهیم

فیلم خروج را می توان یکی از ضعیف ترین فیلم های حاتمی کیا قلمداد کرد. فیلمی سرشار از دیالوگ های بی‌مایه و نچسب و بازی های ضعیف، که با فیلمنامه ای سست به تصویر کشیده می شود. به نظر می رسد کارگردان تنها چند تصویر جذاب در ذهن داشته است:

نشستن هلیکوپتر رئیس جمهور در زمین زراعی یک پیرمرد روستایی،دوربین در نمای لانگشات(long shot) پیرمرد، غبار، تنهایی، چروک چهره، بیابان خشکیده و بی آب و علف. 

  خلق چنین تصاویری به تنهایی فیلم را جلو نمی برد. فیلم خروج به مثابه کلاژهایی که حتی به درستی برهم منطبق نشده اند، است. و تنها در شعارهای سطحی که ابراهیم در فیلم های مختلفش مانند موج مرده و به نام پدر تکرار کرده است؛ باقی می ماند. شخصیت های دولتی در فیلم نه یک تیپ بلکه بیشتر شبیه دلقک هایی مضحکی هستند که بیشتر خشم فرو خورده ابراهیم را به این چنین افرادی نشان می دهد.

حرکت تراکتور ها در طول مسیرجاده شباهت به طنز دارد تاکنایه، استعاره یا هر چه که در سر فیلمساز می گذرد. «خسته کننده و کسالت آور» تنها کلماتی است که برای وصف فیلم می توان استفاده کرد.

به هرمیزان که فیلم «به وقت شام» استاندارد و قابل دفاع است متاسفانه در فیلم خروج، ابراهیم یک خروج سریع از بزرگراه فیلم سازی خود داشته است. حرف فیلمساز اول برای شخص او باید هضم و تحلیل شده باشد، در غیر اینصورت به شعاری ناپخته تبدیل می شود که در ذوق مخاطب گل نمی کند.

فرم و محتوا در این فیلم به شکلی مستقل پیش می روند و با یکدیگر همپوشانی ندارند.  نماهای لانگ شات، حرکت تراکتورها، کوه و دشت همه چیزی است که قاب چشمان مخاطب را تا انتهای فیلم پر می کند. حتی شاهد میزانسن دقیقی هم نیستیم. در حقیقت به نظر می رسد خروج فیلم یک کارگردان آماتور باشد تا ابراهیم حاتمی کیا.

ای کاش فیلمساز بداند زمانی که فیلمی را تنها برای دل خود می سازد، گویی برچسب تاریخ انقضا روی آن می زند. و ای کاش فیلم خروج، ورود فیلم سازی ابراهیم به عرصه ناکجاآباد فیلمسازی اش نباشد.

 نویسنده:محمدصادق سمودی

4 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *